یادگار شهدا

یادگار شهدا

شهدا زنده اند ، آنها با ما هستند
یادگار شهدا

یادگار شهدا

شهدا زنده اند ، آنها با ما هستند

سردار شهید مجید پازوکی

به نام خدا

 

سردار شهید مجید پازوکی

مجید روز اول فروردین ماه سال 1346 در تهران به دنیا آمد.

مجید پازوکی بعد از شروع جنگ به عضویت بسیج درآمد و برای گذراندن دوره آموزشی در سال 1361 رنگ و بوی جبهه گرفت یک بار از ناحیه دست راست وبار دیگر از ناحیه شکم مصدوم شد.

پس از پایان جنگ در سال 1369 ، مناطق کردستان ، کانی مانگا و پنجوین حضور مجید پازوکی را به خاطر سپردند و دفاع همچنان برای او ادامه داشت و این سرباز خمینی ، با بیش از هفتاد ماه حضور در جبهه ها و شرکت در بیست عملیات ، جبهه در آوردگاه عشق خود کرده بود.

وی در سال 1371 با آغاز کا تفحص لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در خیل جستجوگران نور در منطقه جنوب مشغول جستجوی گلهای گمگشته و فرزندان عاشورایی ایران شد و در این راه سختی ها و مرارت های بسیاری را به جان خرید.

جستجوگر نور ، شهید مجید پازوکی که پس از شهادت یار دیرینش شهید علی محمودوند ، او را به عنوان فرمانده تفحص لشکر 27 محمد رسول الله (ص) برگزیده بودند. پس از مرارت فراوان و تفحص در رمل های سوزان خوزستان ، در 17 مهر 80 بر اثر انفجار در میدان مین به جمع یاران شهیدش پیوست.



مدرسه شاهد شهید رضا پناهی

گردآورنده:علیرضا نریمانی


شهید مشاءالله لطفی سیرایی

شهید مشاالله لطفی سیرایی

او در سال 1345 ،در روستای سیرا واقع در 35 کیلومتری کرج چشم به جهان گشود.دوران تحصیلی ابتدای و راهنمایی را همانجا سپری نمود و سپس به علت نبودن امکانات آموزشی ، برای ادامه تحصیل نزد برادرش که در شهرستان نوشهر بود ، هجرت نمود . بازگشت او به کرج مصادف بود با تشکیل بسیج سپاه پاسداران در منطقه و به همین خاطر او در بسیج نمود و مشغول فعالیت گشت . صبحها به تحصیل می پرداخت و بعد از ظهر ها در بسیج محل خود که در 25 کیلومتری کرج بود ، به حفاظت از دستاوردهای انقلاب می پرداخت.

پس از مدتی مشاءالله جهت گذراندن یک دوره آموزشی به اصفهان و از آ نجا به طور داوطلب بدون گذراندن دوره لازم به اهواز و دارخوین رفت . سر انجام در اولین حملات طریق القدس که برای فتح بستان صورت گرفت ، در تاریخ 1361/9/8 به درجه شهادت نائل آمد.

 روحش شاد و یادش گرامی


بخشی از وصیتنامه شهید 


بسمه تعالی

به نام او که همه چیزم از اوست . به نام او که زندگیم در جهت اوست .به نام او که زنده به اویم . به نام که از اویم . شدنم در جهت اوست . بودنم و رفتنم برای اوست . معشوقم اوست . معبودم اوست . مقصودم اوست . مرادم اوست . امیدم اوست .

احساس میکنم ، با قلبم ، با ذره ذره وجودم ، با تمام سلول هایم احساس میکنم اما بیانش نتوان کرد. ای همه چیزم ، به یادت هستم ، به یادم باش که بی تو هیچ و پوچ خواهم بود.

ولا تسحبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندر بهم یرزقون

مقام شهید را کسی میتواند درک کند که خود آن طرف آن راه ، لا اقل برایش روشن شده باشد. تا آنگونه که شایسته یک شهید است ، بگوید.ولی من نسبت به بینش خودم یک نوع تشبیه جدید و نویی نسبت به خودم دارم . به من نظر من شهادت مقدمه بی نهایت راهی است برای رسیدن به یک بی نهایت . راه دیگر چرا ؟ چون همه میدانیم مقام رفیع شهادت آنچنان که زبانزد همگان است ، یک مطلب ساده نیست . مقام پر ارج و بالاست و ارزش عمق آن برای هیچکس روشن نیست. پس اینکه میگویم شهید مقدمه یک بی نهایت راه است ، مطلب عمیقی است که رسیدن به آن برای همگان مقدور نیست . شهید از بدن و جامه خویش روح و اندیشه و حق سرشتی و پاک باختگی ، کسب شرافت کرده است و بدن او یک جسد است. یعنی حکم روح بر بدن او جاری شده است و از هرگونه زشتی و ناپاکی مبراست. حکم شهید یک حکم نورانی و مقدس است. 

  مسائل دیگری که میتوان در مورد شهید گفت ، جهاد با مسئولیت شهید است ، شفاعت شهید است ، حتی گریه بر شهید است و سر انجام جاودانگی شهید است.

من به عنوان یک وصیت باید بگویم وحدت کلمه را حفظ کنید. زیرا بدون وحدت ، ادامه انقلاب میسر نیست . دوستان و آشنایان! نصیحت من به شما این است که حتی یک لحظه امام را تنها نگذارید.همیشه سعی کنید یک کار کوچک را فقط برای رضای خدا انجام دهید. اسلام دین جاودانی و دین ابدی است.

     در شهادتم هیچکس گریه نکند تا عمر دارید به جان این مرد بزرگ و بت شکن تاریخ ، به این ابراهیم زمان دعا کنید. موفقیت شما را از درگاه خدای بزرگ خواستارم.


والسلام


مدرسه شاهد شهید رضا پناهی

گردآورنده:علیرضا نریمانی