یادگار شهدا

یادگار شهدا

شهدا زنده اند ، آنها با ما هستند
یادگار شهدا

یادگار شهدا

شهدا زنده اند ، آنها با ما هستند

سردار شهید جعفر جنگروی



به نام خدا

سردار شهید جعفر جنگروی

جعفر در سال 1331 در فریدن تهران اصفهان متولد شد. وی یکساله بود که خانواده اش به تهران مهاجرت کردنئ. وی بر اثر مشکلات فراوان در خانواده نتوانست درس خود را ادامه دهد با وجود علاقه فراوان ، وی در دوره شبانه درس خد را ادامه داد. روزها کار میکرد و شب ها درس می خواند. وی به ورزش کشتی علاقه داشت و در ورزش باستانی مقام دوم تهران را به دست آورد. جعفر در دوران شروع انقلاب ، بالای مغازه خیاطی شان را به فعالیتهای سیاسی و انقلابی اختصاص داده بود و به طور پنهانی علیه رژیم شاهنشاهی فعالیت میکرد.

جعفر به خاطرابراز رشادتها و لیاقت و کاردانی در سرکوبی عوامل خلق عرب در خرمشهر به عنوان نخستین فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر منصوب شد. ور در کردستان هم با گروهک های ضد انقلاب مقالبه کرده و در یک درگیری با گروهک کومله به اسارت آنها درآمد و در مدت 35رروز تحت شکنجه قرار گرفت و تا مرز شهادت پیش رفت و در یک مبادله اسرا ازاد شد.

پس از آن وی به تهران آمد و به فرماندهی کل سپاه تهران منصوب می شود و در تیرماه 1361 در عملیات رمضان شرکت کرده و در این عملیات به شدت از ناحیه سر و صورت مجروح می شود و بعد از چندین عمل جراحی یک چشم و یک گوشش را از دست میدهد و سمت راست صورتش نیز فلج می شود. او تا سال 1363 با مسئولیت های مختلف در جبهه خدمات ارزنده ای را بر جای  می گذارد. در سال 1363 در تشکیل قرارگاه رمضان سهم بسزایی ایفا می کند.

جنگروی با اشتیاق فراوان در عملیات والفجر8 شرکت کرده و اوج حماسه و ایثار خود در این عملیات حساس به نمایش می گذارد. سرانجام در عملیات والفجر8 در منطقه عملیاتی فاو در روز 27 بهمن 1364 بر اثر اصابت ترکش به  درجه رفیع شهادت رسید.


مدرسه شاهد شهید رضا پناهی

گردآورنده:علیرضا نریمانی

شهید رضا پناهی

شهید رضا پناهی سال ۱۳۴۹ بود که در کرج به دنیا آمد. در خانواده‌ای مذهبی؛ اما بیشتر از ۱۲ سال نتوانست سنگینی تن کوچکش را بر روح بزرگش تحمل کند و به اصرار، پدر و مادر خود را راضی کرد تا سرانجام در دوازدهمین سال زندگی‌اش ابدی شود. وصیت نامه‌اش را قبل از اعزام مخفیانه در نواری ضبط کرد و در گوشه‌ای پنهان؛ که بعد از شهادتش به دست خانواده‌اش رسید

 

وصیت نامه شهید ۱۲ ساله رضا پناهی

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم


مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ

وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیتُه وَ مَن عَلی دِیتُه وَ اَنَا دِیتُه؛

 

هرکس من را طلب می‌کند می‌یابد مرا، و کسی که مرا یافت، می‌شناسد مرا، و کسی که من را دوست داشت، عاشق من می‌شود و کسی که عاشق من می‌شود، من عاشق او می‌شوم و کسی که من عاشق او بشوم، او را می‌کشم و کسی که من او را بکشم، خون‌بهایش بر من واجب است، پس خون‌بهای او من هستم.

 

هدف من از رفتن به جبهه این است که:

 

اولاً به ندای «هل من ناصر ینصرنی» لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم %


مدرسه شاهد شهید رضا پناهی

گردآورنده:علیرضا نریمانی

سردار شهید محسن نورانی

به نام پروردگار

سردار شهید محسن نورانی

محسن در آذر ماه 1342 در تهران چشم به گیتی گشود.محسن از کودکی به مسائل دینی عشق و علاقه نشان میداد.

با اوج گیری انقلاب اسلامی ، پر شور وخستگی نا پذیر ، وارد فعالیتهای انقلابی می شود از نوشتن شعار بر روی در و دیوار گرفته تا پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) و شرکت در راهپیماییها و تظاهرات ، شبانه روز و خستگی ناپذیر خود را وقف انقلاب و آرمانهای آن میکرد.

محسن ، پس از پیروزی انقلاب و شروع تحرکات ضد انقلاب در کردستان ، درس و تحصیل را رها میکند و پس از گذرانیدن آموزش عمومی در پادگان امام حسین(ع) همراه گروهی راهی مریوان می شود و به مبارزه علیه گروهکها ادامه میدهد.

پس از مدتی ، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلام در می آید و در مریوان مردانه ایثار گری می نماید.

نورانی پس از شروع جنگ راهی جبهه میشود به جبهه برگردد و با علیرضا ناهیدی و یاری دیگر رزمندگان بسیح و سپاه ، تیپ ذوالفقار از لشگر 27 محمد رسول الله (ص) را تشکیل میدهند. پس از شهادت علیرضا ناهیدی ، نورانی به عنوان فرمانده تیپ منصوب می شود.

نورانی در اکثر عملیاتها با توانمندی بالا شرکت می جوید و به عنوان فرماندهی لایق ، نیروها را در محورهای مختلف هدایت میکند.از وقتی که فرمانده تیپ ذوالفقار می شود ، فرماندهان کمتر اجازه میدهند خط مقدم برود و این برایش دلتنگی می آورد.

شهید محسن نورانی ، پس از سه سال مبارزه با دشمنان انقلاب اسلامی ، در جبهه های غرب و جنوب ، سرانجام در روز 21 مرداد 1362 در حالی که کمتر از یک ماه از ازدواجش میگذشت ، از سوی اسلام آباد به سمت قرارگاه می رفت که در یک کمین گروهک کومله به شهادت می رسد.





مدرسه شاهد شهید رضا پناهی

گردآورنده:علیرضا نریمانی